جدول جو
جدول جو

معنی زاج سوری - جستجوی لغت در جدول جو

زاج سوری(جِ)
زاج سرخ. بسیار شبیه میطرانا است و جمعی بغلط آنها را یکی دانسته اند. دارای بوئی تند و قی آور است. جوف یک نوع از زاج سوری که در مصر بدست می آید تیره متخلخل وجوف نوع دیگری از آن روشن و شفاف است. این دو نوع از لحاظ خواص با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. (از مفردات ابن بیطار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
مهمانی و سوری که در روز حمام رفتن زن زائو می دهند، برای مثال خزائن تهی شد در آن زاج سور / درون ها پر آمد ز عیش و سرور (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۴)
فرهنگ فارسی عمید
نام شادی و جشن و سوری باشد که بهنگام زائیدن زنان و ایام ولادت کنند، (برهان قاطع) :
خزائن تهی شد از آن زاج سور
درونها پر آمد بعیش و سرور،
و رجوع به فرهنگ شعوری، فرهنگ رازی، آنندراج و رجوع به زاج در لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(جِ)
از جنس زاج قبرسی است. (فهرست مخزن الادویه). و رجوع به زاج و زاج قبرسی شود
لغت نامه دهخدا
(جِ رِ)
نام زاج زرد (قلقطار) است. (ترجمه صیدنه بیرونی)
لغت نامه دهخدا
زاج سور، رجوع به زاج سور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
جشن و سروری که به هنگام زاییدن زن منعقد کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاج مصری
تصویر زاج مصری
شتر دندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاج سور
تصویر زاج سور
جشنی که به هنگام حمام رفتن زن تازه زایمان کرده برپا می کنند
فرهنگ فارسی معین
نان نازک و پهن
فرهنگ گویش مازندرانی